مرد کوچک من! به تو یاد خواهم داد که خیالباف باشی و زندگی را سادهتر از چیزی که هست تصور کنی.
به تو یاد خواهم داد که واقعبین باشی و عبور بیبازگشت ثانیهها را جدی بگیری و زندگی را، عمیقا زندگی کنی.
به تو یاد خواهم داد که خودت را دوست داشتهباشی که برای رشد یک انسان، هیچ چیزی باارزشتر از خودباوری و پذیرش خویشتن نیست.
به تو یاد خواهمداد که شکست خوردن چیز بدی نیست، زمین خوردن چیز بدی نیست، که اگر زمین خوردی، دوباره بلند شوی و اگر شکست خوردی، دوباره از نو بسازی.
به تو یاد خواهم داد که فردیت خودت و آدمها را بپذیری و هرگز خودت را با کسی مقایسه نکنی، که مقایسه، معادلهی آرامش و پیشرفت تو را به هم میریزد.
به تو یاد خواهم داد که خوشبختی، ارتباط چندانی با شرایط ندارد، خوشبختی احساسیست که تو باید آن را تحت هر شرایطی بلد باشی.
به تو یاد خواهم داد که هرگز منتظر نباشی کسی از راه برسد و حال تو را بهتر کند، یادخواهم داد که خودت حال خودت را خوب کنی و با سادهترین اتفاقات و چیزها برای خودت دلخوشی بسازی.
به تو یاد خواهم داد که در انتظار تایید و تشویق دیگران نباشی و قبل از هرکسی، خودت، به خودت افتخار کنی.
به تو یاد خواهم داد که راهت را با منطق و احساست پیدا کنی و کاری نداشتهباشی که دیگران از چه مسیری میروند، که شاید اکثریت اشتباه میروند، که هرگز نمیتوان درستیِ یک مسیر را از میزان آدمهایی که قبولش دارند، فهمید.
به تو یاد خواهم داد که در زندگی به دو چیز بیشتر از هرچیزی معتقد باشی، یکی خدا و دیگری خودت. که آدمهای بدون اعتقاد، حقیقتا ترسناکند.
فرزندم! به تو یاد خواهم داد که عاشق باشی، و قبل از هرکسی عاشق خودت...
که اگر عاشق خودت باشی، هیچ خلاء هیجانی و عاطفی، تو را به توهم عاشق شدن نمیرساند و قلبت، هر لبخند و نوازشی را "عشق" نمیداند.
فرزندم! تو دوست داشتنی هستی، خواستنی هستی، و قبل از هرچیزی، با اراده و قوی هستی، من ایمان دارم که تو کارهای بزرگی خواهیکرد،
من به تو،
من به آیندهی روشن تو، ایمان دارم...
...